محل تبلیغات شما
و اینک " ماجرای نیمروز "
در همون روزهای نخست نوروز فرصتی دست داد تا فیلم جدید جناب مهدویان رو ببینم. سه اثر آخرین روزهای زمستان، ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز کافیست تا به ما مژده ظهور یک کارگردان جوان و صاحب سبک در سینمای امروزمان را دهد. مهدویان قواعد سینما رو خیلی خوب شناخته که اینقدر جذاب قاعده شکنی میکند و مخاطب رو در قصه هایش بدنبال خود میکشاند. بگذریم از جناب مهدویان که مطمئنا در آینده فیلمهای بهتری هم از ایشان خواهیم دید.
و اما " ماجرای نیمروز "
سالها پیش که تاریخ انقلاب رو زیر و رو میکردم هرگاه به حوادث سال ۶۰ میرسیدم ,آرزو میکردم کاش توانایی این رو داشتم که فیلمی مستند با عنوان " انقلاب در مخمصه " رو بسازم, آنقدر که آن سال پر حادثه است. و چه درامهایی که نمیشه از دل آن استخراج کرد.
مهدویان با این ماجرایی که تعریف کرده ما رو با گوشه ای از تاریخ دردناک معاصر آشنا کرده, بگذارید یک مروری داشته باشیم بر حوادثی که هر کدام میتواند یک کشور را با بحران مواجه کند؛ ترور نماینده امام وامام جمعه تهران, ترور رئیس قوه قضائیه و حزبش که حدود ۷۲تن از مسئولین نظام نوپا را به یکباره از آن گرفت, ترور رئیس جمهور و نخست وزیر, ترور حدود ۳۰۰ نفر از مردم به جرم حمایت از انقلاب, اینها فقط گوشه ای از حوادثی بود که مهدویان بصورت تیتروار در فیلمش به آن اشاره کرده, حالا اینها رو هم اضافه کنید به آن؛ ترور کچوئی رئیس زندان اوین, ترور دستغیب امام جمعه شیراز, ترور مدنی امام جمعه تبریز, واقعه آمل و. و و.
چطور انقلاب و این نظام نوپا در آن سال سرپا ماند و از آن مخمصه جان سالم به در برد خود تفسیری جداگانه می‌طلبد آنهم در بحبوحه جنگ با یک دشمن قدار.
نگفتن تاریخ یا جسارت کامل نگفتن تاریخ واقعا جفا به انقلاب و کشور است. مردم اگر واقعیت را بدونند دیگر اسیر تبلیغات مسموم نمیشوند , با دیدن فیلم ماجرای نیمروز خیلی راحت میشه در قبال این پرسش که چرا نظام مجاهدین خلق یا همون منافقین رو بی محابا اعدام کرده گفت: حق شان بوده و چه بسا با آن همه جنایاتی که مرتکب شدند باید خیلی شدیدتر از آن هم برخورد میشد.
تاریخ معاصر ما آنقدر غنی هست که حالا حالاها جا دارد تا از آن برای آیندگانمان حرف بزنیم. فقط امیدوارم که آنهایی که کارشان ثبت و ضبط تاریخ شفاهی است کم کاری نکنند و این مطالبی که بر دل و ذهن این نسل مانده را برای آیندگان نگارش کنند تا بعدها در رمانها و فیلم و سریالهای تاریخی مان نیاز به تخیل نداشته باشیم.
و اما فرمی که مهدویان برای روایت یک قصه واقعی تاریخی بکار گرفته واقعا عالی بود, آنقدر که من بیننده احساس میکردم خود من نیز در دل آن ماجراهای پر التهاب قرار دارم و یکی از اعضای آن هسته پنج نفره در جستجوی ردپای منافقین هستم و این ناشی از حرکات روان و دقیق دوربین متحرک, میزانسن عالی , آکساسوار فوق العاده , دیالوگ‌های بی اغراق و خالی از یکجانبه نگری فیلم دانست.
نمیدانم این ارتباطی که من با فیلم برقرار کردم بخاطر اندک مطالعاتم از تاریخ دهه اول انقلاب و آگاهی های جزئی من از آن رویدادها هست یا نه؟
آیا جوانان و نوجوانان دهه ۷۰ و ۸۰ هم توانسته اند با فیلم ارتباط بگیرند؟
قصه فیلم آنقدر واقعی و ملموس جلو میره که میتواند در ذهن های علاقمند به تاریخ جرقه ای ایجاد کنه تا بره تاریخ رو دقیق بخونه, بره کشمیری رجوی بنی صدر موسی خیابانی رو بشناسه بره بفهمه چه بر سر این مردم که نیامده, بالاخره آینده ما یک پاش در گذشته ماست.
من اگر جای سازنده فیلم بودم شاید تنش های فیلم رو بیشتر میکردم, قسمت کشتار بی گناه مردم توسط مجاهدین رو غلیظ تر نشان میدادم, از موسیقی فیلم بهتر و بیشتر در راستای درگیر کردن احساسات مخاطب استفاده میکردم و بجای پرداختن به یک درام فرعی عاشقانه بیشتر به بسط شخصیت هایی مثل کشمیری و یا نقش مهم شهید لاجوردی در برخورد با منافقین میپرداختم.
ولی واقعیت اینه که کاری که مهدویان کرده برای روایت یک قصه واقعی بهتره و باور پذیری آن عمیق تر است.
 دیدن این فیلم خوب را در سینما از دست ندید. منتظر آمدن نسخه خانگی و یا پخش تلویزیونی آن نباشید, دیدن وسترن انقلابی " ماجرای نیمروز " در سینما جذاب تر و لذت بخش تر است.

✍ گاه نوشت های #حجت_عدالت

:id:@daaaaaaaaad

 

نکاتی درباره فیلم مستند ترال در گفتگو با خبر گزاری فارس

یک انتخابات طنزیم شده!

رویداد: دیدار با شاعر حماسه‌های عدالتخواهانه دوران جوانی ام!

رو ,فیلم ,تاریخ ,یک ,ترور ,مهدویان ,ماجرای نیمروز ,از آن ,که مهدویان ,انقلاب و ,و این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه شاد و بانشاط |محیط امن آموزش