محل تبلیغات شما
# قادر طهماسبی (فرید)


هنوز حرارت کلامش از وجودم زبانه میکشد.



گفت: ای جوان! شنیده ام که عاشقی/
گفتم: آری ای بزرگوار! /
اگر خدا کند قبول/
گفت: عشق را در این زمانه خوب می خرند! /
به چیزکی، به میزکی ! /
عشق را /
به بلخ یا دمشق /
می توان فروخت! /
می توان به آب و نان رسید! /
ناگهان تنور غیرتم زبانه ای کشید /
سوختم/
آن چنان که دود از نهاد من بلند شد!/
سنگ نعره بر سرش زدم/
زخم می خورم! /
درد می کشم! /
من به نرخ روز تازیانه می خورم! /
من به نرخ روز سهم خویش را از این تورم و ورم گرفته ام ولی /
من به نرخ روز زندگی نمی کنم! /
من خدای را به نرخ روز بندگی نمی کنم! /
من به نرخ روز /
نان که هیچ /
آب هم نمی خورم! /
هم چنان که ماه هاشمی تبار من نخورد /
در کویر کربلا /
در بلوغ تشنگی /
در کنار رودخانه فرات. 
#شاعر: قادر طهماسبی(فرید)
از کتاب "پری شدگان"

 

فرهنگسرای اسوه: روز تجلیل از جناب قادر طهماسبی شاعر قصیده های جاودان  " کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"  "سبکبالان خرامیدند و رفتند"

نکاتی درباره فیلم مستند ترال در گفتگو با خبر گزاری فارس

یک انتخابات طنزیم شده!

رویداد: دیدار با شاعر حماسه‌های عدالتخواهانه دوران جوانی ام!

روز ,نرخ ,نمی ,خورم ,کربلا ,  ,نرخ روز ,به نرخ ,من به ,قادر طهماسبی ,کربلا در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شركت مشاوره بازرسى فنی ایستا آزمون کاوه دیجیتال مارکتینگ